2777
2789
عنوان

اعتراف

286 بازدید | 6 پست

خیلی ها با دیدن تاپیک های من منو قضاوت کردن و گفتن مریضی اعصاب داشتی و به شوهرت نگفتی و بد و بیراه گفتن، بله من مریضم، 

راستش من پدر ندارم، مادر ندارم برادرم ندارم، پیش یه زن زندگی میکنم که بهش میگم مادر 

وقتی 9 سالم بود پدر و مادر و برادرم رو تو یه تصادف از دست دادم 

من موندم و یه خواهر یه ساله 

عموهام تموم دارایی های بابام رو بالا کشیدن، حتی خونه ای که توش بودیم

مجبور شدم برم روستا و تو یه اتاق یکی از خاله های بابام زندگی کنم 

باید کار می‌کردم چون باید واسه خواهرم شیر میگرفتم، آخه یه دختر 9 ساله چیکار میتونست بکنه. روزا تو خونه مردم کلفتی میکردم، میشستم و جارو م کردم چون باید واسه خواهرم هم پدر میبودم هم مادر، هم خواهر و هم برادر 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

 وقتی 13 سالم بود و خواهرم وسط زمستون مریض شد نصف شبی زیر بارون 12 کیلومتر دویدم تا رسوندمش بیمارستان 

از بس تو پاهام خار رفته بود دردش رو حس نمیکردم 

چند ماه بعدش وقتی عقرب نیشش زد فکر کردم مرده، منم رگ دستمو زدم ولی خب دوتامون زنده موندیم 

14 سالم بود داشتم تو خونه یه  از خدا بی خبر کار می‌کردم جلو چشم خواهرم خواست بهم تجاوز کنه، اون روز رو هیچ وقت فراموش نمیکنم، اون روز  تمام احساسم رو از دست دادم، از تمام مردا متنفر شدم، از همه چی بدم اومد. اون روز حتی گریه هم نکردم فقط یه گوشه نشستم و به زمانی فکر کردم که پدر و مادر داشتم 

من آدمی نیستم ک بخوام توهین کنم  کاربر قدیمی نی نی سایت هم هستم تا حالا هم خودمو شریک هیچ چیزی نکردم چ خوب چ بد اما تو واقعا یک دروغگوی تمام عیاری و همینجور ک تو تاپیک های قبلت گفتی قوه تخیل بالایی داری تو ار مهربونی نی نی سایتی ها سو استفاده میکنی واقعا بیشعوری بعضی ها روحیه لطیفی دارن و تا چند مدت ناراحت موضوعی میشن ک تو از سر بیکاری از خودت در آوردی نوشتی میشن  تو تاپیک قبلی گقتی ب زور مادرم دارم زن پسر داییم میشم اینجا میگی مادر ندارم کارگری کردم با بچه تا بیمارستان دوییدم کمتر فیلم هندی ببین

از وقتی که شماره شو به بلَک لیست گوشیم انتقال دادم چند ماهی میگذره…شیش،هفت تا اس داده بود که چند هفته بعد خوندمشون.اون موقع از دستش عاصی بودم. واقعاً اذیت میکرد.یه شب با یه شماره دیگه اس داد برا همین نرفت تو بلک لیستم.نوشته بودکه اگه میخوای دیگه اس ندم بهت،یه چیزی بگو.بدون معطلی جواب دادم و همون چیزی رو که میخواست.براش فرستادم چون واقعاً دیگه نمیخواستم اس.ام.اساشو ببینم.دیگه ا………س ندادنمیدونم اصلاً چی شد که اینطور شد. دیگه سراغمونگرفت انگار نه انگار که من “هستم”به هرحال اعتراف میکنم که خیلی دلم برای اس.ام.اس هاش تنگ شده.اگه الان اینارو میخونی، ازت میخوام که یه شانس دیگه بهم بدی. قول میدم بچه ی خوبی بشم !هم تو مسابقه ها شرکت کنم هم آهنگپـیشواز داغ هفته رو انتخاب کنم و حتی با شارژ ۱۶۸۶۵۰ریال،برنده ۱۰۰تومن اعتبار هدیه.داخل شبکه شم ..!ایرانسل دوسِت دارم !😂😂😂😅😅😅
 وقتی 13 سالم بود و خواهرم وسط زمستون مریض شد نصف شبی زیر بارون 12 کیلومتر دویدم تا رسوندمش بیم ...

شما از نصف بلاهایی که به سر من اومده زنده بیرون نمی‌آید 

راستش رو بخواید من مریضی اعصاب دارم

همون روز اعصابم خراب شد که یه مرد میلیونر به یه دختر 13 ساله رحم نکرد، نگفت این واسه یه لقمه نون اومده اینجا داره نظافت میکنه 

وفتی مریض شدم که عموهام دارایی بابام رو بالا کشیدن، منو از خونه انداختن بیرون با یه بچه یه ساله 

روزی مریض  شدم که  12 کیلومتر نصف شب زیر بارون دویدم تا به بیمارستان رسیدم و خواهرم رو نپذیرفتن گفتن پول نداری 

روزی مریض شدم که فهمیدم خدا هم دوستم نداره 

بله من مریضی اعصاب دارم و از نامزدم  پنهان کردم 

چون نمیدونستم که مریضم، چون فکر میکردم بدبختی کشیدن، داد زدن، لرزیدن دست و پا، اینا واسه همه اتفاق میفته، چون از 9 سالگی به بعد یک روز رنگ آرامش رو ندیدم و عادت کردم به مریض بودن 



ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792