برادر شوهرم خیلی به حرف زنش گوش میکنه دوتا خونه دارن ولی ماشین نداشتن خیلی سعی کردن بخرن ولی نتونستن مادرشوهرن خیلی اصرار کرد یکی از خونه هارو بفروشن ولی جاریم قبول نمیکرد حالا برادر شوهرم تصمیم گرفته یکی از خونه هارو ک تو شهرستانه بفروشه چون زنش بهش اجازه داده مادرشوهرم بابت این موضوع خیلی ناراحت بود میگفت تا زنت گفت فروختی من میگفتم گوش نمیکردی این حرف به گوش جاریم رسیده پیش مادرشوهرم با خنده میگفت مامان جون ناراحت نشو ما فکر کردیم میتونی ماشین بخریم ولی حرص رو میشد از چشمای جاریم خوند
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.
میتونست به مادرشوهرم بگه یا ب شوهرش بگه به مادرت بگو دخالت نکنه
از نظر من جاری شما کار درست انجام داده که میانه رو گرفته چه دلیلی داره شوهر و مادرشو به جون هم بندازه اینکه شما نمیتونی مثل ایشون سیاست داشته باشی بحثش جداست ولی ایشون راه درستیو برای حفظ آرامش زندگیش انتخاب کرده که با وجود اینکه حتی ممکنه چشم دیدن مادرشوهرشو نداشته باشه ولی حداقل ظاهرو حفظ میکنه
در بدترينِ ما آنقدر خوبي هست ،و در بهترينِ ما آنقدر بدي هست ،كه هيچ يك از ما اين حق را نداريم كه از ديگري عيب جويي كنيم .
اتفاقا به نظر من دلیل اینکه شوهر به حرف جاری گوش میده همین رفتار محترمانه جاری با خانواده شوهرشه به هر حال مردا عقلشون به چشمشونه و ریزه کاریای رفتار خانوما رو متوجه نمیشن
در بدترينِ ما آنقدر خوبي هست ،و در بهترينِ ما آنقدر بدي هست ،كه هيچ يك از ما اين حق را نداريم كه از ديگري عيب جويي كنيم .