دخترم ۳ سال و نیم هست
صبح که صبحانه رو میخوره میگه برم بالا پیش
مادربزرگم از صبح میره تا بعد نهار بعد میاد بالا جون مادربزرگش میخاد بخابه
گاهی هم نمیاد..خلاصه تا شب اونجاست
هرچقد بازی هم باهاش کردم فایده نداره..به مادربزرگش وابستست...
انگار منو مادرخودش نمیدونه...
یعنی نفر اول زندگیش مادربزرگشه...
البته مادربزرگش هم خیلی باهاش مهربونه...
منم اصلا دعواش نمیکنم بازم به سمت من کشیده نمیشه...
بحالا اصل موضوع اینه من خیلی خیلی خیلی مشکل دارم تو زندگیم اخیرا بدتر شده ..
بنظرتون بخاطر بچه ای که وابستم نیست تحمل کنم یا نه؟؟؟