2733
2739
عنوان

افسردگی بارداری

313 بازدید | 20 پست

سلام دوستان الان 34هفته هستم افسردگی گرفتم همش کارم شده گریه، از خونه خسته شدم، ماه هشت هستم نمیتونم حداقل ی طبیعتی جایی با همسرم برم خیلی حالم بده، خودش یکی دو روز با دوستاش رفت طبیعت ولی ب من میرسه میگه تو نمیتونی راه خرابه پر از چاله و دست اندازه.. اصلا دوس ندارم با کسی حرف بزنم 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم همینجوریم. انقد گریه کردوم حالم بد بوو. جم کزردم یه هفته رفتم خونه بابام. بهتر شوم یکم...

در جان من دو قلب دارد ضربان🥰🥰فندوقم خوش اومدی😍❤😍❤😍خدایا تودلیمو حفظ کن.به بزرگیت قسم🙏..همه منتظرا رو شاد کن🌹🌹خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
2728
اول فکر میکردم دختره سونو انومالی بهم گفته بود تا ماه هفت اینطگری فکر میکردم ولی دو هفته پیش واسه وز ...

دوست داشتی دختر باشه؟؟؟؟ یعنی بعد سونو که گفتن پسره حالت بد شده شاید

منم همینجوریم. انقد گریه کردوم حالم بد بوو. جم کزردم یه هفته رفتم خونه بابام. بهتر شوم یکم...

من بابام اینا هم رفتن خودشون طبیعت نمیتونم اونجا برم.. اصلا از خونه خسته شدم، چه فایده از این خونه بری تو اون خونه

واااااااااااای منم ۸ ماهه باردارم بچمم پسره افسرده ام حال هیشکیو ندارم همش عصبی هستم بعدشم سریع عذاب وجدان میگیرم همش خاطرات بد گذشته یادم میاد خودمو از دست رفته می‌دونم 😭 نمی‌دونم چیکار کنم

سلامتی پسرام و شوهرم🥂🍷🍷
2740
دوست داشتی دختر باشه؟؟؟؟ یعنی بعد سونو که گفتن پسره حالت بد شده شاید

ن برام فرقی نمیکرد.. حس میکنم تنها شدم، حس میکنم همه رفتن پی خوشی های خودشون منو نشوندن خونه فقط چشم انتظارن بچه صحیح و سالم باشه

به شوهرت بگو اروم بره هیچطورت نمیشه، اون خودش تنبلیش میشه بهانه تورو میگیره. بگو من حالم بد نمیشه،غ ...

اخه طبیعت بخوای بری همش جاده خاکیه پر از دست اندازه، واقعا هم حس میکنم تنبلیش میشه بهوونه میاره و ی خورده هم میترسه

از بس بدنتون بی قوت و سرد شدهدمغزتون سرد شده تا میتونی گرمی بخور و سردی نخور کاچی حتما بخور 

واقعا ربط داره؟ من سردی خیلی میخورم خیلی حالم بد شده از اول عیدی همش دارم گریه میکنم خیلی حساس شدم کم ترین بی توجهی بهم بشه بغضم میگیره

چند روز پیش رفتیم خونه مادربزرگ همسرم بعد همسرم بدون اینکه ب من خبر بده با جاریام و بچه هاشون رفتن 200متر بالاتر ک ابشار بود ولی حتی ی تعارفم نزدن ک میخوای بیای یا نه یا همسرم نگف ک حالا نمیتونه بیاد حداقل بهش بگم من دارم میرم ابشار حالا ک نمیتونی بیای چیزی کم و کسر ندارب تا برمیگردم، هیچی نگف بعد بهانش این بود که من میدونستم تو نمیتونی بیای چیزی نگفتم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687