بابا خسته شدم بخدا کم اوردم با اینکه میمیرم براش اما همش باید نازشو بکشم قهر میکنه الکی الان سه هفتس قهریم
دکلمه میگه وقعی ک اشتی بودیم گفت یه دکلمه اماده کردم اسمش جدایی هانیه
هانیه نامزد قبلیش بوده گفت اون موقع گفتم طول کشیده الان اماده شده من هیچی نگفتم
البته موقعی ک اشتی بودیم گف منم گفتم عب نداره بابا دکلمس دیگه چهار فروردین رفتم تو پیجش دیدم دکلمه گفته نامه ای به فراغ هانیه تو دکلمه هیچ اسمی از هانیه نبرده بود😐هوففف متوجه شدم هنوز بهش فکر میکنه و منو بازی داده حالا بگذریم
دیشب پیام داد کجایی و اینا منم عین خنگا جوابشو دادم بدون اینکه قهر کنم یا چیزی بپرسم بخدا یه عالمه گریه کردم خورد شدم اما چون دوسش دارم نخاستم چیزی بگم بعد اون دکلمه عکس گذاشت نوشت لعنتی دلم برات تنگ شده بعد دوباره نوشت
دکلمه دوری هانیه به زودی😐خدایا بیا منو بخور تو شوکم هنوز 😂😂😭
من چی پس
شیش ماهه بازیم داده؟قراره نامزد کنیم البته پدرم مخالفه فعلا
الان من باید چیکارکنم؟بخدا از این حد سادگیم خندم میگیره😂