ولی قیافشو مثه پسرا کرد
با پسرا میره میگرده و لباس های پسرونه میپوشه ی جورایی ک سینش پیدا نباشه سنش کوچیکه ولی خیلی زرنگه
پدر ومادر داره ولی جدا شدن هرکی ب حال خودش خودشم با مادربزرگ پیرش زندگی میکنه
خیلی دلم ب حالش میسوزه
هرچی هم نصیحتش میکنم حرف گوش کن نیس میگه من اینجوری بزرگ شدم اینجوریم ادامه میدم خودتو خسته نکن
ی چی هم بگم شاید باورتون نمیشه