عمو تهرونمون دیگ شیری شدع دلم ع مردم شیری پرع رفتارشون همع شیری طورع یکی میخاد اعصابمو شیری کنع انها ب من خندیدن چون متفاوت بودم من ب انها خندیدم چون همع مث هم بودن من حقیقتا رو میگم ب من چ حقیقتا تو جامع فحشع تنهایی عشقع وقتی خودمو دارم بقیع رو میخام چیکار? بعضی چیزا از بیرون سفیدع از درون سیا بعضیا يه جوري اصرار دارن که بايد بچشون پسر بشه، انگار سلسلهی پادشاهيش بدون پسر منقرض ميشه
در هر مرحله باید هر چیزی که من میگم توی ذهنتون تمرکز کنید و تصور کنید
بش مرحلع بعدی...
عمو تهرونمون دیگ شیری شدع دلم ع مردم شیری پرع رفتارشون همع شیری طورع یکی میخاد اعصابمو شیری کنع انها ب من خندیدن چون متفاوت بودم من ب انها خندیدم چون همع مث هم بودن من حقیقتا رو میگم ب من چ حقیقتا تو جامع فحشع تنهایی عشقع وقتی خودمو دارم بقیع رو میخام چیکار? بعضی چیزا از بیرون سفیدع از درون سیا بعضیا يه جوري اصرار دارن که بايد بچشون پسر بشه، انگار سلسلهی پادشاهيش بدون پسر منقرض ميشه
تصور کنید توی یه دشت سر سبز دارین قدم میزنین و خودتون تنها هستین توی یه اب و هوای فوق العاده عالی همه جا سر سبز پرنده ها و گنجشک ها بالای سرتون پرواز میکنن و شما دارید به راهتون ادامه میدین
خب تصور کنید توی یه دشت سر سبز دارین قدم میزنین و خودتون تنها هستین توی یه اب و هوای فوق العا ...
خوب
عمو تهرونمون دیگ شیری شدع دلم ع مردم شیری پرع رفتارشون همع شیری طورع یکی میخاد اعصابمو شیری کنع انها ب من خندیدن چون متفاوت بودم من ب انها خندیدم چون همع مث هم بودن من حقیقتا رو میگم ب من چ حقیقتا تو جامع فحشع تنهایی عشقع وقتی خودمو دارم بقیع رو میخام چیکار? بعضی چیزا از بیرون سفیدع از درون سیا بعضیا يه جوري اصرار دارن که بايد بچشون پسر بشه، انگار سلسلهی پادشاهيش بدون پسر منقرض ميشه
همینطور که دارید توی این دشت بزرگ و سرسبز قدم میزنید از دور چشمتون میفته به یه مزرعه و باغ خیییییلی بزرک و وسیع که از دور چشم نمایی میکنه و شما تصمیم میگیرید به سمتش حرکت کنید