دیشب مادر شوهرم اومده بود خونمون
مارهفت خط خانوم همیشه میاد خونم😒😒😒
رفتم یه چایی دم کردم اوردم گذاشتم جلوش
بعدم کنترل رو برداشتم نگای تی وی کردم.شوهرم اومد واسش غذا کشیدم بعدم اومدم نشستم پای تی وی .شوهرم گفت کنترلو بده گفتم دارم فیلم میبینم گفت بده رئال امشب بازی داره
گفتم نه میخوام فیلم ببینم
یهو مار هفت خط خانوم گفت عروسم عروسای قدیم حداقل جلو من لج نکن.گفتم لج نمیکنم همیشه فوتبال دیگه خسته شدم .هفت خط خانومم پاشد اومد کنار من گفت زبونتو کوتاه میکنی یا کوتاهش کنم.نگای شوهرم کردم دیدم با پررویی داره بمن نگاه میکنه خیلی زورم گرفت به مادرشوهرم گفتم حق نداری منو ناراحت کنیااا یهو کنترلو از دستم گرفت زد یه شبکه دیگه منم با خشم ازش گرفتم زدم همون شبکه شوهرم پاشد اومد یه چک به من زد منم یه چک به شوهرم زدم باز مادرشوهرم یه چک به من زد منم یه چک به شوهرم زدم باز شوهرم یه چک بمن زد و منم یه چک به شوهرم زدم باز مادرشوهرم یه چک به شوهرم زد بازمن یه چک به شوهرم زد یهو شوهرم گیج شد یه چک به مادرشوهرم زد باز منم یه چک به شوهرم زدم بعدش دوتایی مادرشوهرمو زدیم از خونه پرتش کردیم بیرون کنترلم از پنجره پرت کردیم بیرون خلاصه همینجاها بود ک یهو به خودم اومدم ک منکه هنوز شوهر نکردم اینا کی بودن
میگم قرصای منو کی نشسته داده بمن
وای
قرصام😂