یه خانومی همکار شوهرمه در واقعه کارمتدشه...وقتی برای اولین بار من رفتم اداره شوهرم چون من معلمم یه طوری برخورد میکرد انگار من پایینترم و حقارت دارم..برگشت گفت اقای فلانی خیلی پسر خوبیه.اقاست خوش به سعادتت..خوشبحالت..و بخدا حدود ۵ دقیقه کامل از خوبی اون میگفت...و جسته گزیخته به گوشم رسبد به شوهرم گفته بود چرا زنت پزشک نیست و چرا کارمند اداره خودمون نیست و خیلی مزخرفات دیگه...و طوریه که تقریبا همسن شوهرمه ..شوهرش تهران مشعول بکاره و پیشش نیست.دوتا بچه ام داده..وقتایی که دیر میکرد مدام به شوهرم پیامک میداد و پیامک های طولانی..درحالی که اولا نیاز نبود اطلاع بده چون کارت ساعت دارن و برای نیم ساعت تاخیر نیاز نیست بگن...دوما در پیامکش مدام اسم بچه هاش رو میاورد و طوری حرف میزد که احساس صمیمت کنه..مثلا امروز علی جون رو بردم دکتر اخه میدونید سرماخوردگی گرفته..نیم ساعت دیر میام..مرسی...اخرشم شکر خدا همسرم از اون قسمت منتقل شده..حالا پیامک داده که من مخ اقای فلانی رو میزنم از اینجا بره میگه کارش سخته..خدا کنه برگردید اینجا..دعا کنید..بنظرتون من حساسم یا چیزی نیست؟اوایل همسرمم روش حساس بود الان که منتقل شده عادی شده..