منم یبار مادرم گف بریم برات سرکتاب بگیریم
همینطوری از رو بیکاری
بعد رفتیم خانومه سادات بود همون دم در گف تو چقدر نظر داری بیا ببینم
بعد از اونایی ک تخم مرغ تو دستشون میشکنه دقیقا ۵تاتخم مرغ زد ۵نفر اسم بردیم شکست گف بازم برو بگیر مادرمگف نه دخترم میترسه نمیخاد ولی الان پشیمونم کاش میرفتم بگیرم.ولی سرکتابو گف بچه دار نمیشه بشه هم براش نمیمونه.و گف از همزاده
و گف لباستونو بهم قرض ندین دعا داشته باشید منتقل میشه.اقا بعد اون سردردهای وحشتناکم خوب شد.اما حالا ک متاهلم همسرم از ازدواج اولش دوتابچه داره اما من بچه دار نمیشم.میگن مشکل ازمنه