شبی ک اومدین بله بگیرین بعدرفتنتون ب باباگفتم ن نمیخامش گریه کردم....ولی باباگف آبروم وسطه.....همه مراسم باپول خونوادم گرفته شد...
گذشت....۱۳روزبعدتازع فهمیدم مادرت چجورآدمیه...
بهت توی بالکن خونه مادرجون زنگ ک حق نداری فرداک ۱۳ بدر بااون دخترع باشی بامن یااون عفریته😔ب من گفت من صداشوازتوی سرویس ک نزدیک بالکن گوش میدادم...
عاشقانه گفتی اون زنمه چراخودتومقایسه میکنی باهاش