خستم ازانتظار خسته شدم از نگاه های معنی دار ترحم آمیز وگاهی طعنه انداز،خسته شدم از نشستن تو مطب دکترا خسته شدم از سونوگرافی تزآزمایش خسته شدم از ی ماه درحا زدن وعده سر خرمن دادن که این ماه میشه ولی باپریود شدن انگار ده سال پیرترشدن خسته شدم قرص آمپول هزارتا کوفد وزهرماردیگه خسته شدم این دراون درزدن ،خستم ازطب سنتی داروهای گیاهی بدمزه شربتای مزخرف خستم ازرژیم ورزش ازخودم خستم خسته ازدرد بیدرمونی که گرفتم خستم ازاین تنبلی تخمدان لعنتی که مثل خوره افتاده به جونم😦😦😦😦😦😦