سلام عزیزم...
ما زمان بدی باهم اشنا شدیم من ۱۴ سالم بود و هیچ چیزی از رابطه با مردها نمیدونستم
خیلی بیشتر از تصوراتت دوستت دارم و برام عزیزی💜
یادته بچه بودم چقدر پیگیرت بودم گریه میکردم برات دعوامون میشد نمیتونستم تحمل کنم و هزاربار بهت زنگ میزدم😁
اینا همش عشق یه دختر ساده بود که بلد نبود باید چیکار کنه...
همین رفتارهای من باعث شد دلتو بزنم
من هم تحمل بیمحلی از سمت عشقمو نداشتم و از شدت ناراحتی حرفهای زشتی میزدم و کارم خیلی اشتباه بود😔
اما الان هردومون بزرگ شدیم و عاقلتر شدیم
من الان میدونم باید چطوری رفتار کنم و کارهای گذشته رو تکرار نکنم
اما متاسفانه اثرات رفتارهای گذشته ی من هنوز مونده و هرچقدر سعی میکنم رابطمون درست نمیشه
چون در گذشته من خیلی میومدم سمتت و خودمو نمیگرفتم الان تو به من اهمیت نمیدی
چون من طاقت قهر نداشتم و همیشه پیش قدم میشدم الان تو هیچ وقت ناز منو نمیکشی
چون همیشه تورو خیلی دوست داشتم الان خودتو بالاتر از من میبینی و من مهم نیستم برات
این رفتارهای تو همش بخاطر رفتارهای اشتباه من در گذشته بوده.
اما الان ازت میخوام با خودت روراست باشی و یه تصمیم جدی بگیری...
از خودت بپرس آیا من رو دوست داری و میخوای رابطتون خیلی عالی بشه؟
اگه جوابت منفیه لطفا خیلی رک بهم بگو من اصلا ناراحت نمیشم عزیزدلم.من عاقلتر شدم و قطعا به نظرت احترام میزارم.
اما اگه دوسم داری و میخوای باهم ادامه بدیم لطفا گذشته رو فراموش کن
من ازت بابت تمام حرفهایی که ناراحتت کرده معذرت خواهی میکنم و قول میدم هیچ وقت تکرار نشه
ازت میخوام منو ببخشی و دیگه هیچ کینه ای ازمن نداشته باشی.
این یک رابطه دو طرفست من این انتظارات رو ازت دارم اگه نمیتونی بدون رودربایسی بهم بگو..
بهم گفتی وقتی ازم ناراحتی هیچ وقت نمیام نازتو بکشم خودت هروقت ناراحتیت برطرف شد بهم زنگ بزن
اما من دوست دارم اگه بحثی پیش میاد هرکسی مقصر بود اون بره و از دل طرف در بیاره. مطمعن باش اگه من مقصر باشم حتما میام و از دلت در میارم.
من و تو عاشق همدیگه ایم و دشمن هم نیستیم پس قرار نیست همدیگرو محکوم کنیم لطفا اگه چیزی میگم فوری نگو تقصیر خودته و حق به جانب نباش.
اگه تقصیر من باشه ازت عذرخواهی میکنم.
ازت یه عالمه عشق و مهربونی میخوام همین💜
حالا بیا پیشم و بغلم کن و بگو تصمیمت چیه.