استاد پیانوم بالغ بر ۵۰ سال سن داره. منم ۱۸ سالمه. مدام بهم زنگ میزنه مثلا ۲۰ ثانیه میپرسه درساتو حاضر کردی و اینا بعد میزنه خاکی. من همیشه به روی خودم نمیوردم که متوجه میشم و فکر میکردم ایراد از منه که بد برداشت میکنم و ذهنم منحرفه. تا امروز که علنا بهم ابراز علاقه کرد طوری که من از تعجب کف کردم. مثل یه پسر نوجوون حرف میزنه. بهم گفت لعنتی چرا نمیفهمی دوستت دارم و... من اصلا هنگ کردم. متوجه شدم منظورش چیه ولی بهش گفتم مرسی استاد منم بخدا مثل پدر خودم دوستتون دارم. این آقا اندازه پدر من سن داره، متاهله و بچه اش که دوست منه ازم ۲ سال بزرگتره.
اصلا بخاطر همین حس بدی که ازش میگرفتم ۲ ماهه باهاش کلاس برنداشتم.
والا من خجالت میکشم باهاش بد برخورد کنم بالاخره استادم بوده و حقی بر گردنم داره و هی صبر میکنم. نامحسوس جوابشو میدم. چرا نمیخواد بفهمه. بخدا من هیچ کار جلفی جلوش نکردم.
بقرآن اعصابم خط خطیه هی من میخوام حرمتشو نگه دارم.