اون وقتا براش میمردم، خدا میدونہ چقدر عذابم داد، بعد ھم ولم کرد و رفت، من ازدواج کردم ولی اون نمیدونہ، ھر روز بھم پیام میدہ و زنگ، التماس میکنہ جوابشو بدم، البتہ من خطمو خاموش میکنم، وقتی روشن میکنم میبینم تماسای از،دست رفتہ ی زیادی داشتم، من حتی یک کلمہ ھم باھاش حرف نزدم و بلاکش کردم