شوهرم تو دوران مجردی دوست دختر زیاد داشت این قبل از ازدواج بهم گفته بودمن سه سال ازدواج کردم ویه بچه دارم شب تولدش دختر دایی یکی از دوست دخترای قبلیش عکس شوهرم استوری کرده بود منم به این خانم دایرکت دادم البته این خانم دوست خواهر شوهرم هست به ظاهر حالا از اون شب تاحالا من شدم آدم بده وچرا تو آبروی ماروبردی این خانم منظوری نداشته دیشب رفتیم خونه مادرشوهرم. خواهرشوهرم هرچی از دهنش در اومد بارم کرد شوهرم عین مجسمه هیچی بهش نگفت آخرش من رفتم بیرون. از بس گریه کردم دارم دق میکنم بهم بگید چی کار کنم