2733
2739
عنوان

حتما بخونید واقعا قشنگه🌹

144 بازدید | 6 پست

روزی مردی نزد عارف اعظم رفت و گفت من چندماهی است در محله ایی خانه گرفتم روبه روی خانه ی من دختری بامادرش زندگی میکند.هرروز وگاهی شب مردان متفاوتی آنجا رفت و آمد دارند.مرا تحمل این اوضاع دیگر نیست.

عارف گفت شاید اقوام باشند گفت نه هرروز از پنجره نگاه میکنم گاه بیش از ده نفر متفاوت میایند بعد از ساعتی میروند.

عارف گفت کیسه ایی بردار برای هر نفر سنگی داخل کیسه بیانداز بعدچندماه با کیسه نزد من بیا تا میزان گناهشان را بسنجم.

مرد با خوشحالی رفت و چنین کرد.بعدچند ماه نزد عارف آمد و گفت من نمیتوانم کیسه را حمل کنم ازبس سنگین است شما برای شمارش بیایید.عارف فرمود یک کیسه سنگ را تا کوچه ی من نمیتوانی بیاوری چگونه میخاهی بابار سنگین گناه نزد خدا بروی؟حال برو به اندازه ی سنگها حلالیت بطلب و استغفار کن..چون آن دوزن همسر و فرزند عارفی بزرگ هستندکه بعداز مرگ وصیت کرده دوستان و شاگردانش در کتابخانه ی او به مطالعه بپردازند.ای مرد آنچه دیدی واقعیت داشت اما حقیقت نداشت.همانند توکه درواقعیت مومنی اما درحقیقت شیطان...

بیایید دیگران را قضاوت نکنیم🌹🌹🌹

وقتی میگم خواهرام منظورم جاریمو خواهرشوهرم هستن.من تک فرزندم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

💖🌹💖

 🌹  بزن رو گل...               ♥... عـاشقـی را بـایــد از شـاملــو یـاد گـرفـت، بـه "آیــــدا" میگفــت :"خــــدای کــوچــک مــن"... ♥.                              کارمارو بالاخره همه پس میدن دقیقا همینجا...!💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز