سالها بود که از زمین رفته بودم انجا بیماری های عجیبی وجود داشت سیاره های دیگر شلوغ شده بودند ما همگی دلمان برای زمین تنگ شده بود یکی از دوستانم گفت بسه دیگه ما همه به زندگی راحت تیاز دارم پس بقیه چی میشن؟ ما باید اونا رو نجات بدیم باید زمین رو نجات بدیم) بهش گفتم اگه هم همه بخوایم این کار غیرممکنه
اون لبخند زد و گفت ممکنه بشه اون مدت ها توی کادر درمان بود با علاقه به سمت زمین رفت به بیمار ها کمک کرد کم کم زمین خالی از ویروس شد کم کم زمین دوباره پیدا شد
حالا سال ها از اون روز میگزره و من تا ابد این داستانو فراموش نمیکنم
💖