2737
2739
عنوان

تنفر از مادر

486 بازدید | 36 پست

من ادم درونگرایی ام !

الانم برام فوقالعاده سخته که می خوام مطلبی رو با کسی درمیون بزارم ... ولی مهم نیست دیگه ، خب من نمیدونم چی بگم ولی یکمی

 خستم😑😂 

نمیکشم دیگه ، چی بگم؟

مادر !

یکم اذیتم میکنه انگاری..

یکم خستم کرده انگاری..

یکم دوس ندارم بمونم انگاری..

واقعا نمیتونم انگار بهتون بگم چیشده؟؟

مامانی که هعی میکوبه تو کلت میگه تو زشتی😐

مامانی که هیچ کاری جز بزرگ کردنت برات نکرده.. مامانی که پیش همه بدتو میگه ، مامانی که انگار میخواد پیش همه خرابت کنه..

مامانی که انگار گاهی وقتا نا امیدت میکنه از زندگی!!!!

بارها خواهش کردم بزارن برم کلاس زبان ، اخه مثلا علاقه دارم😂

ولی هربار یک چیز کوچیکی پیش میاد میگه تو چش سفیدی ، ادم نیستی ، نمیخواد درس بخونی ، من منتظر یک سال دیگم شوهرت بدم😂..

یکمکی سخته😂

یکمی سخته خیخی .

حرفی ندارم ، چی می مونه؟

اشک تو چشام جمع میشه وقتی یک قسمت از بچگیم یادم میاد😑😂

اونجایی که رفتیم خونه مادر بزرگم و شب قراره اونجا بمونیم .. من اونموقع هشت سالم بود 

یک تشک کوچولو رو برداشتم تا بخوابم اخه شب بود ، تا اینکه پسر خالم اومد و گفت من میخوام این تشک رو بردارم و من گفتم اما من زود تر برش داشتم و مامان اون بود که به من گفت : تشکو بده بهش . و مامان من یه پتو پرت کرد جلوم و گفت برو .

یا یادم میاد تو همون خونه مادر بزرگم همیشه خاله هام برای بچه هاشون لقمه میگرفتن یا کمک میکردن چاییشون رو شیرین کنن اما من همیشه خودم بودم و خودم😑😂

و یا همیشه خاله هام برای دخترای کوچیکشون وقتی میرفتیم عروسی یذره رژ لب میزدن ولی من هیچوقت مامانم امادم نکرد 😑!

شاید گاهی فقط خالم برام یکم رژ میزد چون دوستِ دخترش بودم / خیخی .

وقتتون گرفته شد 💚!


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

بزرگ ک شدی...قوی ک شدی...رو پای خودت ک شدی...مستقل ک شدی.. اونوق مادر رو میفهمی...

مادر رو فقط ی مادر میفهمه

تنفر نداشه باش ک بعد بد پشیمون میشی و اشک میریزی ک چرا زودتر دساشو نبوسیدی

مثه الان من ک با اینکه عصری دیدمش...یاد چهره ی شکسته اش منو دلتنگ خودش میکنه



من خانه ام را پر از رنگ میکنم...پر از عطر زندگی...نان گرم میکنم ...گل میخرم و شعر مینویسم...و باور دارم کلام فروغ را که زندگی یعنی همین بهانه های کوچک خوشبختی .... .
2738

گاهی مادرا کارایی میکنن یا حرفایی میزنن که دل آدم می‌شکنه یه زمانی دعای روزو شبم بود از مادرم دور شم تا زندگی کنم، تو غربت ازدواج کردم و بچه دار شدم تا همین چند وقت پیش همش التماس شوهرم میکردم که برم گردونه مشهد پیش خانوادم ، اما چند روز پیش رفتاری ازشون دیدم دوباره خداروشکر کردم که ازش دورم.... اما بگم بهت هرچی هم بشه آدم نمیتونه مادرش دوست نداشته باشه...وقتی ازدواج کنی میفهمی یه مادر بد از هزارتا مادر شوهر خوب بهتره.....


بزرگ ک شدی...قوی ک شدی...رو پای خودت ک شدی...مستقل ک شدی.. اونوق مادر رو میفهمی... مادر رو فقط ی ما ...

:))

درسته ، ولی نمیتونم !

😂.. انتظار موفقیت و مستقل شدن از بچه ای که شاید عقده ایه ، شاید ...

بیخیال درست میگی

کاملا درکت میکنم.مادر منم تقریبا این طوری بودخیلی زحمتمونو کشید ولی غرغر و بی محبتی و فحش و ناله و .‌‌زیاد داشت.ولی وقتی دوسال پیش به رحمت خدا رفت.فهمیدم دنیای منم با خودش برد.حاضرم همه چیمو بدم که فقط یک دقیقه برگرده تا دستای خستشو بوس کنم حتی اگر تو همون یه دقیقه هم کلی غر غر کنه و ..‌‌

قدرشو بدون نگو تنفر از مادر..‌

فدای سرت 😐💜... شما اولین نفرایی عستید که اینو فهمیدید😂💍

اخه چرا باعات رفیق نیست؟

خواهرم نداری

🖤امیدم به اون بالاییه فقط 🖤                                                         ⚜به جز"مرگ" همه چیز دروغه!⚜
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بارداری

bahar78999 | 4 ثانیه پیش

جا با ما

لللللالا | 39 ثانیه پیش

دلم گرفتت

ny1388 | 46 ثانیه پیش
2687