من لصن خوشحال نیستم خیلی غمگینم بچم مریض شد تشنج کرد بعدش از بیمارستان شپش گرفت اخه بچم کوچیکه دوسال و نبمشه من یکی دیگ باردارم ناخواسته شد 😔یک ماه دیگ زایمانمه اصن منتظر نیستم دلم نمیخاد زمان بگذره استرس دارم خیلی بده ماه اخر سنگین شدم نمیتونم کارای خونم بکنم با بچه کوچیک پدرم دراومده 😔
از همه بدتر اصن به فکر بچه تو شکمم نیستم حتی اسمم براش انتخاب نکردم خیلی حالم بده 😔
ایشالا به سلامتی زایمان کنی
میشه بپرسم از کی شکمتون بزرگ شد که از رو مانتو معلوم بود باردارید؟
منم بچم کوچیکه هنوزازپوشک نگرفتم الانم ماه آخرمه خیلی سختمه بابچه کوچیک درکت میکنم
من کابوس مبینم هرشب بخاطر زایمان .
فکرای منفی رو از خودت دور کن عزیزم چون بخوای یا نخوای این راهیه که پیش روته پس با روی خوش و انرژی مثبت به طرفش بری بهتره.
البته ماهای اخر بعضی از مادرها همین طورین منم ماه اخرم بعضی وقتا بیخودی بغضم میگیره ولی زود خودمو مشغول کاری میکنم که یادم بره چون در غیر این صورت هم خودت افسردگی میگیری هم واسه جنین خیلی بده
من ماه نهمم
اوضاع روحیم افتضاح . خودم تهرانم کسیو ندارم باید برم شمال پیش مامانم اینا برا زایمان . محدودیت راه . محدویدت مرخصی شوهرم. کرایه رفت برگشت اینکه چ زایمانی کنم. معاینه لگنم هنوز نشدم باید برم شمال دکتر انتخاب کنم. معاینه بشم ببینم طبیعی میتونم یان. ترس از معاینه . اینکه برم شمال شوهرم میتونه برا زایمان خودشو برسونه یان. دوری از شوهرم. حالم افتضاحه برام دعا کنید بچها توروخدا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
