2777
2789
عنوان

متاهلم +پسری ک بهمدگیر داده بود

| مشاهده متن کامل بحث + 5351 بازدید | 62 پست
ده ماه مثلا سر جمع ده بار باهاش چت کردم  از اردیبهشت پارسال ...اولا هی با ی خط جدید پی ام میدا ...

سنت کمه؟ چون میگی مجبور میشدم باهاش چت کنم

هیچی نمیتونه مجبورت کنه 

دلیلی نداشته الانم بلاک کن تا آبروریزی برات درست نکرده

هرچی میتونی ازش مدرک جمع کن، شاید بکار بیاد. اما کلا بیشتر احتیاط کن، چون خودش خراب نشه دنبال سوتی ...

چطوری گلم؟؟

این همه مدت باید جمع میکردم ک نکردم ..

ینی یکبار اسکرین شات گرفتم اما شوهرم انقدر فضولهههه انقدر روم حساسه همه سوراخ سنبه های گوشیمم چک میکنه برا همین ترسیدم نگه نداشتم و حذف کردم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

سنت کمه؟ چون میگی مجبور میشدم باهاش چت کنم هیچی نمیتونه مجبورت کنه  دلیلی نداشته الانم بلاک ک ...

گلم میترسیدم یهو پیام بده پیش شوهرم ...شوهرم ببینه دربست سریع میره میکشتش 

حتی ی سلام نوشته باشه!

ینی مثلا میخاستم جلو فاجعه رو بگیرم!

چطور شروع شد؟ چرا به شوهرت نگفتی از اول

یه گروه فمیلی داریم 

اونجا هر شب گاهی معما گاهی تصویر ک چیزی پیدا کنین میزاشتن...

یکی گذاشت من جواب دادم 

این اقا اومد‌گفت از طرف من جایزه داری باهوشی!


شوهرم همون لحظه زنگ زد تو گروه هم کلام با هر کسی نشو ینی تا این حد حساسه!

ایشون اومد پی وی ک شماره کارت بده کایزتو بفرستم از همونجا گیر ککردم...چون شوهرمم حساسیتشو نشون داده بود نتپنستم بگم ...

ب خواهرش گفتم گفت چیزی نگو 

گلم میترسیدم یهو پیام بده پیش شوهرم ...شوهرم ببینه دربست سریع میره میکشتش  حتی ی سلام نوشته با ...

اگر ب اون خاطرم بوده باید یه جمله قاطع میگفتی و میترسوندیش و تمام

من یه خواستگار سیریش داشتم تا عقد کرده بودمم هی چرت و پرت میفرستاد اونقدر جواب ندادم تا آخر براش زدم مثل اینکه باید از آقای فلانی (معرف) بخوام که جلو مزاحمتای شمارو بگیره

رفت که رفت


اگر ب اون خاطرم بوده باید یه جمله قاطع میگفتی و میترسوندیش و تمام من یه خواستگار سیریش داشتم تا عقد ...

اولین بار تهدیدش کردم ک میگم...چون دید نگفتم پر رو شد ....سیریش ب تمام معنا هر چی بگم کم گفتم بخدا

اگر ب اون خاطرم بوده باید یه جمله قاطع میگفتی و میترسوندیش و تمام من یه خواستگار سیریش داشتم تا عقد ...

فامیل بود مجبور بودم سکوت کنم

اسم خودمم بد در میرفت دعوا میشد و میگفتن تو تیپ و قیافتو درس کن در حالیکه معمولیم من

اولین بار تهدیدش کردم ک میگم...چون دید نگفتم پر رو شد ....سیریش ب تمام معنا هر چی بگم کم گفتم بخدا

خلاصه نزار بشی آش نخورده و دهن سوخته با آبروت داره بازی میکنه 

به یه بزرگتر مورد اعتمادت بگو جلوشو بگیرن مادرت مثلا

یا خودت هیچ شماره ای رو جواب نده ناشناسم بلاک کن از همه جا

یه گروه فمیلی داریم  اونجا هر شب گاهی معما گاهی تصویر ک چیزی پیدا کنین میزاشتن... یکی گذاشت م ...

گول خوردی که تو خصوصی بهاش صحبت کردی، همون اول باید به شوهرت میگفتی و خودتو از اتهام دور میکردی. الانم بهتره کلا فراموشش کنی.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792