ما یبار رفته بودیم مهمونی اون موقع خواهرم هنوز 2 سالش می شد یه دختر عمو دارم 23 سالشه میخواس خواهرمو بخندونه شکلک در می آورد خواهرمم یهو یه سیلی زد دم صورتش شترق با این دستای کوچیکش
دختر عموم از خجالت سرخ شده بود همش می خندید آخییییییی دلم براش سوخت هنوز یادم میاد دیگه جالب ترشو شما تعریف کنین بخندیم تو این کرونا و بی پولی