سلام دوستان ازتون خواهش میکنم میدونید کمکم کنید نظراتتون محترمه ولی من الان کمک میخوام برام دعا صبی زدن که فقط یه صبی کار بلد یا یهودی کار درست میتونه باطل کنه اگه میشناسید بگید توروخدا اثر دعایی که زدن بد رو زندگیمه
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
والا نمیشناسم..میشه بپرسم.چه اتفاقایی برات افتاده؟
ببین برو پیش مسلمان کار بلد...تا از طریق قرآنی رفع بشه...از طریق نامسلمان شاید جن وارد زندگیت بشه بدتر بشه ها...
من هرگز از رحمتخدای مهربانم ناامید نمیشم.خداجانم اونی که الان این امضارو میخونه،به همه آرزوهاش برسون💜تا اینجا اومدی اگه دوست داشتی بهم بگو برات صلوات بفرستم
سرمرز پاکستانم اما خداروشکر نه اعتقادی دارم بهشون ونه پیگیرشدم
پروفایلت دخترته؟
به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هرجا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم. گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند. و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشدجون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هرجا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم. گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند. و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشدجون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
بستگی داره به فالگیر بیشتر اعتقاد داشته باشی یا به خدا
من از روییدن خار بر سر دیوار دانستم که ناکس ، کس نمیگیرد بدین بالا نشینی هادر راه شناخت دین هستم و تیکرم برای اونه ( دیدن این فیلم جرم است) رو حتما ببینید خواهرانه بهتون پیشنهاد میکنم من اصلا مذهبی نیستم من فقط به خالقم معتقدم انقدر درگیر پول جمع کردن شدیم که داشتم فکر میکردم چند نفرمون امام حسین و به سکه ی طلا میفروشیم!!! فرق ما با مردم جاهل اون زمان چی هست؟ نیاز جنسی داری؟ امکان ازدواج نیست؟ هر منطقی میگه یه طوری باید تخلیه ش کنی یا این ک عذاب بکشی، خدا تو قرآن میگه تو پاکدامن باش من تو رو از درون بی نیاز میکنم، آقا مگه من درون تو اون میل جنسی رو نذاشتم؟ خودم میدونم چطوری تو رو آروم کنم اگه عفیف باشی🤗 دوست داری همسرت پاکدامن باشه در آینده؟ خدا تو قرآن میگه خوب ها رو نصیب خوب ها میکنم بد ها رو نصیب بد ها، اگه میخوای شوهرت یا زنت عفیف باشه، باید خودت پاک باشی، نمیشه همه چرخ هاتو بزنی بگی بعد ازدواج همه رو قیچی میکنم😉کاربری قبلا دست دو نفر بوده و من سومی هستم 😇💐