وای خدایااا ممنونم که خواب بود خواب دیدم مادرشوهرم اومد عیادت ماااا خونه افتضاح بود نمیدونستم کدوم اتاق تمیز کنم اومد ظرف رو بشوره من نزاشتم بزور شست آخرش گفت چرا خونه اینطوریه گزاشت رفت وقتی بیدارشدم گفت خدایا شکرت حالا خدایش خونم زیاد نامرتب نیست دوتا بچه کوچیک دارم بیشتر وسیله رو اونا میریزن ومن چون کسی سر زده نمیاد سخت نمیگیرم اوایل خیلی حرص میخوردم بد دیدم گناه دارن چیزی نگم تو خوابم این خانواده شوهر آدم حرص میدن عه 🤣🤣🤣🤣