منم نه تنهاازریاضی بدم میادبلکه ازتماکسانیکه ازاین درس تعریف میکنن وهم میخوام به رگبارببندم.من یه خاطره خیلی بدازریاضی دارم.وازکلاس سوم به بعددیگه هیچوقت نتوستم باهاش دوست بشم.کلاس سوم سرریاضی خیلی بدتنبیه شدم .
ازاون به بعدهروقت میرفتم پاتخته عددهابرام میرقصیدن.
یعنی وقتی به عددانگاه میکردم همشون جابجامیشدن واینوراونورمیرفتن.حتی گاهی صدای خندهاشونوهم میشنیدم.
براهرکی تعریف کردم مشکلموکسی باورنکرد.ومیگفتن برااینکه اززیردرس دربری این اراجیفوبهم میبافی.من سردرس ریاضی خیلی تنبیه شدم هم ازطرف معلم هم مادرم.هیچکسم حرفاموباورنمیکرد.