مدام می گه فلان کارو براشون کرد. فلان چیزو خرید. بردشون دکتر و خوبشون کرد. بعد تهشم می گه صبح تا شب خانواده شوهرش اسم دختر من ورد زبونشونه و ازش خیلی راضی اند. من واقعا تو دلم ناراحت میشم. بلد نیستم چی باید بگم تا اینطور حرفا را پیش من نزنه. شما بگید چی بگم
بگو خوشبحالش لابد مادرش شوهرش خیلی مهربونه
بگوش خداروشکر ان شاالله همیشه همین طور باهم بمونن 😁
بی خیال باش
بگو حتما خونواده شوهرشم خوبن ک رغبت میکنه این کارا رو انجام بده😃
آدم واسه کسایی ک خوب باشن جونشم بده کمه😃😃
خب بزنه
به یه ورت باشه
نقطه ضعف نشون بدی بدتر میکنه
بگ محبت محبت میاره بعد از کارای خونوادش گفت بگو این کارا که وظیفه اس هر کس وطیفه خودشو بدونه دیگه مشکلی پیش نمیاد
هیچی
اگه قراره این حرفا "مجبورم" کنه مثل خواهر همسرم باشم اهمیت نمیدم
ولی اگه قرار باشه بعد شنیدن این حرفا ی کم فکر کنم و ببینم جنبه دارن و میشه ب خاطر خدا کمی بهشون رسید حتما دریغ نمیکنم
بگو حتما خانواده شوهرش خیلی بهش محبت و خوبی کردن دخترتم جبران می کنه
بگو حتما مادرشوهر خوبی نصیبش شده که دخترتون داره براشون اینکارا رو میکنه..... اینو بگو اینجوری حرفشو به خودش برگردوندی
مادر شدهر منم همین طوره.ولی من عین خیالمم نیست...ولی یه بار گفتم من بودم مادرشوهرم و خونوادشو رو چشمام میزاشتم
یه کاری کن حرفاشو نشنوی خودتو بزن ب اون راه یدفه یه چیز بی ربط بگو بفهمه گوش نمیدی واست مهم نیست من ک اینجور موقه ها قشنگ تو چشاش نیگا میکنم لبخند میزنم طوری ک حرص بخوره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
