یه سری رفتم خونشون دخترمو بردم بشورم اینان حساس بردمش تو دستشویی بچه یه لگد زد سرشیر دستشویی افتاد تو کاسه یه شب طول کشید تا درش آوردن😂😂😂😂 شوهرم گفت میشه یه کار کنی حداقل تو خونه مامانم اینا به چشم دست پا چلفتی نگات نکنن گفتم سرشیره لقه اونا باید درستش میکردن درضمن کی گفته حساس باشن بچه سه ماهه رو کی تو دستشویی میشوره که اینجا قانون گذاشتن😲😅😅😅 البته اینم بگم من تو خونواده شوهرم بااینکه عروس غریبم وچهارتای دیگه آشنان ازهمه محبوبترم...
بنظرم اون ادمی شجاعه که بگه دوس ندارم فلان کارو کنم یا یجور رفتار کنه بقیه بفهمن نه بره تو اتاق قایم شه من نخوام کاررکنم به هر دلیلی سرجام میشینم کار نمیکنم ولی حداقل خورده ی خودموو همسرمو تا روی سینک میبرم
در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش یه مردادیه جذاب