بچه ها کن نامزدم شب یلدا رفتم خونه نامزدم. 1 ساعت که نشستم یه بشقاب میوه خواهر شومرم برام آورد شوهرمم بغلم نشسته بود من چند دقیقه بعدش به اصرار خانوادش یه نارنگی برداشتم پوست بگیرم با نامزدم دوتایی باهم بخوریم. سریع نامزدم گفت بزار سرجاش حروم نکن پول براش رفته
من ناراحت شدم گزاشتم سر جاش اما هیچی نگفتم
چند ساعت بعدش تا زنداداشش گفت نوشابه میخام سریع کارتشا دراورد داد به پسر برادرش و گفت برو دوتا نوشا به بخر
😶😑🤦♀️😭