۳ سال هر روز دعوا و جنگ داشتیم دیگه اخر کار مادرشوهرم با شوهرم دعواشون شد بیرونمون کرد
لباسشویی و جاروبرقی و ۱۳ تا النگو و سرویس طلام رو فروختم
۶ تا در چوبی برا خونمون خریدیم و حمام رو کاشی کردیم و با یه بچه ی دوساله تو مهر و ابان اومدیم تو خونه ای که گچ و خاک بود و اشپزخونه نه کابینت داشت نه کاشی دسشویی گوشه ی حیاط تا دوماه گاز نداشتیم