2777
2789

کاش واسه من گمشه برهههه😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭تو تاپیکم گفتم

وقتی حالت بد بود اما پروفایلتو دپ نکردی یعنی بزرگ شدی ...وقتی دلت گرفته بود ولی بغض نکردی یعنی بزرگ شدی وقتی از تموم دنیا رنجیدی اما با کسی دردودل نکردی یعنی بزرگ‌ شدی و وقتی دیگه از تنها شدن نترسیدی یعنی بزرگ شدی...کاربری از این به بعد برای منه😍

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

منم شرایط تورو داشتم اسی ولی اون رفت 

🖤صاحب اصلی این اکانت فوت شده است🖤اکانت خواهرم بوده با خط هممون اینجا کاربری درست کرده بود.خط دیگه ای نیست که من کاربری برای خودم درست کنم . الانم فوت شده منم گاهی وقتایی که مجبور باشم و سوال داشته باشم با این اکانت میام چون اینو با خط من درست کرده لطفا دیگه سوال نکنید ، ممنونم🙏🏻

احتمالا اعتماد به نفس زيادت، اذيتش كرده🤦🏻‍♀️

ميشه لطفا براي حل مشكل مادرم دعا كنيد؟😔 ، لطفا اگه دعا كرديد بهم بگيد تا براتون حمد و ذكر يونسيه بخونم، خيلي سخته مادرت جلوي چشمات آب بشه و هيچكاري ازت برنياد، خدا رو بابت تمام نعماتي كه به من ارزاني داشته، شكرميكنم، ممنون ميشم در تاپيك چالش ناشناسم شركت كنيد🙂🌹 https://harfeto.timefriend.net/16393378956800

پز.رو.پوستی#   


به خیلی چیزای دیگه بستگی داره

مالـفیسـنت :                                     Maleficent یا مـالفیسِـنت ؛ ملکه قلمرو جادویی مـوزر || یک پری جوان با دو بال بزرگ وزیـبا💫            "اِستِفان ، جوانک روستایی جاه طلبی که درجنگلی در دور دست ها، مالفیسنت را می یابد و به او کمک می کند ... و این ، آغاز یک رابطه احساسی میان یک پری و انســـان می شود؛  غافل از آنکه، استفان ،در اندیشه رسیدن به تاج وتخت پادشاهی بود. که شرط آن ،بال های زیبای مالفیسنت بود (زیرا شاه مالفیسنت را بسیار قدرتمند میدانست و به دنبال نابودی او بود ...)                        شب هنگام ، مالفیسنت ، استفان را دید ؛ با خوشحالی به سمتش پرید ، بال هــایش را بست و سرش را بر شانه ی او گذاشـت و لبخند زنان به خواب رفــت.                     سحرگاه چشمانش را باز کرد ، استفان را ندید ؛ خواست دنبالش بگردد ، امـا زمین خورد ؛ بالــــهایش نبود ... استفان بالهایش را بریده بود ... وآن روز تبدیل شد به پری شرور ... او شرور نبود ... انسانها او را مالیفسنت کردند.. " اگه دوست داشتید حرفی بهم بگید، اینجا بنویسید 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1957090
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792