سلام احساس میکنم به هیچ چیز توی زندگیم نرسیدم از وقتی ازدواج کردم نه درسو ادامه دادم به هر کاری دست زدم نصفه ولش کردم امتحان نظام مهندسی ، رانندگی ،ارشد اینا را چند بار امتحان دادم قبول نشدم البته ارشد آزاد قبول شدم حوصله نداشتم برم میخوام روابطم با شوهرم بهتر بشه ولی مدام نق میزنم اونم با نق زدن بیشتر جوابمو میده یه دختر دارم برای بارداری اقدام نکردیم مستیم رفتیم ای یو ای و پنج روز از پریودیم گذشته بود خواستم برم آزمایش بدم پریود شدم باز افسرده تر شدم تا حالم خوب نیست و شوهرم درکم نمیکنه یا میزنم تو سر خودم یا دخترم برای دخترم خیلی ناراحت میشم بعد میشینم گریه میکنم من و شوهرم همدیگرو درک نمیکنم با وجود اینکه همه چی ظاهرم عادیه ولی انگار دنبال بهونم نق بزنم پارسال پیش خوانواده بابام اینا زندگی میکردیم و به خاطر اختلافاتی که پیش اومد اومدیم جدا کرایه کردیم حالا میخوام زندگی رو بسازم اما اینگار نمیتونم و مدام کم میارم و هی باید با روانشناس صحبت کنم اونا بیشتر میگن برو کتاب بخون با شوهرت آروم صحبت کن چند روز خوبم دوباره همون طوری میشم
عزیز شما افسردگی داری علت نق زدنت هم همینه . باید از ریشه درمان بشی نه کتاب خوندن و اینا .باید روان درمانی بشی فایل های صوتی دکتر هلاکویی رو دانلود کن و گوش کن حتما کمکت می کنه . یه خانم دکتر روانشناس هست به اسم نیلوفر صدری سرچ کن پیداش کن کارش خوبه / مشکلت حل می شه انشاالله
عزیز شما افسردگی داری علت نق زدنت هم همینه . باید از ریشه درمان بشی نه کتاب خوندن و اینا .باید روان ...
چند تا روانشناس زنگ زدم اینگار فقط دنبال پولن هی میگن زنگ بزن و همش من حرف میزنم تا نوبت اونا میشه اعتبار تموم میشه باز میخواد از اول همه چیزو براشون توضیح بدی
احساس میکنم دختر سه سالم بیشتر از شوهرم درکم میکنه به محض اینکه میخوام با شوهرم صحبت کنه یا به خودش میگیره یا میگه تو روانی هستی یا میگه من تو رو به خاطر بچمون تحمل میکنم پارسال که طبقه بالای بابام اینا زندگی میکردم به خاطر وسواس شدیدی که شوهرم سر نماز و طهارت داشت تا مرز طلاق رفتیم