من خواستگار زیاد نداشتم دو سه تاداشتم اومدن رفتن به خاطر سنم رد کردم
تو ۲۱سالگیم که الانم توهمین سنم دوتاخواستگار برام اومد خودم زمین شناسی دانشگاه دولتی میخونم
اولی پسرخاله مامانم بودمتولد۷۴ خونش که یه واحد برا باباش بود دیپلمه بیکار بی ماشین قد۱۹۶چشم سبز البته ابروش پیوندی بود ولی واقعا خوش قدوبالا بودبایه مادر به شدت عصبانی
دومی که الان نامزدشم لیسانس مکانیک ازدانشگاه دولتی ولی یه کارنامرتبط بارشتش کنترل کیفی یه شرکت نسبتا خوب متولد۷۱ یه ۲۰۶داشت یه واحد باباش که اونجا بشینیم با۷۰۰ ۸۰۰میلیون پس انداز قد۱۷۸_۹چشم میشی مامانشم که واقعا زبون نداره
ولی همش میگم کاش اولیو انتخاب میکردم چون هم سنش کمتربود هم چشماش سبز وقدش بلند بود کارم خدا بزرگ بود پیدا میکرد کم کم باهم جمع میکردیم ماشین میگرفتیم بعدا میرفت درس میخوند