🍵🍵🍵
سلام
یادمه وقتی بچه بودم، یه دختر بچه ی شاید حتی 6ساله یا حتی کمتر شاید(!) خیلی ناراحت بودم از بچه بودنم.
همیشه به مادرم و پدرم میگفتم : خداکنه زودتر بزرگ شم
وقتی اونها دلیل رو ازم میپرسیدن می گفتم:
'' تو مهمونی ها منو آدم حساب نمی کنن! ''
یادمه تو جمع ها همیشه از دور انتظار میکشیدم که سینی چای یا میوه زودتر به من برسه تا بردارم. اما تا میرسید از بالای سرم رد میشد و من با افسوس نگاش میکردم و دلم میشکست
بعضی جاها که میرفتیم برام بشقاب جدا هم،،، حتی نمیذاشتن جلوم! آخه چرا...؟ مگه کودکان انسان نیستند؟
اونها هم روح دارن! میفهمن! تو ناخودآگاهشون اثرات بد داره! حتی گاهی از اون دسته صاحبخونه ها هم متنفر میشدم بابت رفتار های بی فرهنگانشون!
الان که بزرگ شدم هنوز مادرم حرفام تو گوششه و حواسش هست مهمون میاد خونمون برای کودکانشون چای و بشقاب جدا میاره و بهشون احترام میذاره!! باور کنید اونها هم میفهمن، فقط جسمشون از ما کوچیکتره. 😊
'' لطفا با فرهنگ باشیم''
به کودکان همانند بزرگسالان احترام بگذاریم و کاری نکنیم وقتی بزرگ شدند، از ما کینه ای به دل داشته باشند. آن هم فقط به جرم بچگی!!!!! 😏
✨🍫☕🍵🍫☕🍵🍫☕🍵🍫☕🍵🍫☕✨