من ميخاستم خونه خودمون باشيم دوستم و همسرش تنهان ميگه بياين خونه ما دوست ندارم برم بخاطر كرونا ولى روم نميشه نه بگم چون خيلي دير به دير همو ميبينيم و رعايت ميكنيم با اينكه نزديك هميم فقط يكى دوبار جلو در حياط همو ديديم نميدونم چكار كنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خداروشکر غریبیم ماههاست نرفتیم. نی نی مون بدنیا اومد کسی ندیده. با کسی رفت و آمد نداریم. ولی اینجا فهمیدم خونه پدرومادر مخصوصا خونه مادر شوهر کرونا نیس کلا. همه در رفت و آمد هستن
من میخوام برم خونه دوستم دوستمو ابجیش تنهان منم نمیخوام تو خونمون بمونم
عشق کردن یعنی دم سحر صحن انقلاب باشی پا برهنه رو سنگ فرشای حرم راه بری یه نسیم خنک به گونه هات بخوره چادرت رقص قشنگی به خودش بگیره بعد وایسی جلوی گنبد طلا خیره بشی به گنبد انقد زل بزنی و محو گنبد و صحن و سرا بشی که انگار فقط تو تو حرمی دلت اروم بشه یه نفس عمیق بکشی بگی همه وجودم پر از شما شد اقا .السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)