2777
2789

من یک ماه ونیمه پیش مامانمینا نمیرم خیلییبیی دلم تنگه امروز همش گریه کردم بابام چون قرص قلب میخوره میترسم من و بچه هام ناقل باشیم

شوهرم الان رفت خونه مامانشینا میگم همه رعایت میکنن تو چرا نمیکنی میگه فقط خانواده شما قطع کردن رفت وآمدارو همه دارن زندگیشونو میکنن.....انقدر غصه خوردم که تواین یسال فقط من و بچه هام زندانی شدیم همه تو کیف و عشق وحالن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من دوماه بود ندیده بودمشون داشتم میمردم دیگه جند روز پیش بالاخره اومدن خونمون و دیدمشون.واقعا شرایطه سختیه

به توکل نام اعظمت...خدایاااا شکرت که فندق و گردو و بادوم رو به من هدیه کردی .....عاشقتمممم خدااااااخدااایاااا

تواین یسال شوهرم یه روز درمیون با داداشش میرن خونه داداشینا

ماهی یبار با دوستاش کوه میره

هروقت دلش میگیره میره بیرون 

من ودوتا بچه کوچیکم فقط تو خونه ایم منکه دارم افسردگی میگیرم حال روحیم جالب نیس

والا به علی به آیه به قرآن 

من مادرشوهرم ۳خیابون فاصله داره 

پا تو خونمون نذاشتن یه ساله 

جاریم دیوار به دیوار  تو حیاط هم دیگه نمیریم هیچ کس خونمون نمیاد 

ما هم اسیریم تنها نیستی عزیزم 

تواین یسال شوهرم یه روز درمیون با داداشش میرن خونه داداشینا ماهی یبار با دوستاش کوه میره هروقت دلش ...

خوب شما هم باهاش خونه مادرشوهرت برید

خدایا،میشه منم مامان یه کوچولوی خیلی خوشگل چشم ابی بشم،وای خدا باورم نمیشه هم‌ونی که ازت خواستم دادی ،یه پسر با چشمای رنگی که هرکی تو خیابون میبینمتش عاشقش میشه
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز