این هم داشت مثل همیشه خودشو تبریه میکرد
پیش بقیه یجور از ماجرا میگفت انگاری لحظه لحظه بوده
منم رحم نکردم، جنجال راه انداختم
که کجا بوده و چکارها کرده
بسه هرچقدر احمق بودم و فکر میکردم سکوت کنم، شخصیت خودمو حفظ میکنم
جوری خدا دلمو درداورده دیگه هیچی برام مهم نیست! چه برسه شخصیت!