دقیقا
اصل بچه هامونه
وقتی میرفتم میدیدم حتی بین نوه هاشونم فرق میذارن
کمتر میرم یا فعلا ک بخودم قول دادم حتی این سالی یکبارم نرم
چون دفعه اخر
بااینکه مادرم چندین بار زنگ زد بیایید
رفتم اینقد اذیت شدم ک دور از جون ب گوه خوردن افتادم
تازه اون هفته صحبت پیش اومد گفت شوهرت بیاد فلان کارو کنه ب خنده گفتم ما دیکه نمیاییم
گفت تو نیا اصلا شوهرت بیاد
فقط برا کاری باشه بهم زنگ میزد ولی جدیدا ک زنگ نمیزنم
زنگ میزنه میگه خبری ازت نیست
باید خودمون طوری رفتار کنیم ک اونا بد عادت نشن