بچه ها یه همسایه جدید اومده تو واحدمون
سه نفر ن بعد ۱۲ جفت کفش جلو در شونه من و شوهرم هر سری با کله میریم تو در و دیوار بهش گفتم یه کم از کفشاتونو بزارین تو جا کفشی میگه بخاطر کرونا نمی تونم کفشارو ببرم تو
صبح زود اهنگ رو با صدای بلند باز میکنه ما با صدای اهنگ اونا از خواب بیدار می شیم
دیروزم اومده بهم میگه شما با شوهرت
اینور اونور می دوین دنبال هم پسر من میشنوه روش باز میشه هر چقدر میگم بچه های خواهر شوهرم بودن باور نمیکنه میگه شما بودین
چکار کنم از دستش ؟😔😔😔