۱۴سالگی ازدواج کردم بعد ۲ماه حامله ۱۵سالگی بچه دار شدم ۲سال بعدش بخاطر ی سری مسائل زندگی با شوهرم ب توافق رسیدیم ک ازهم جدابشیم هر هفته هم یه شب بچم پیشمه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یک روز بر گونه ی این مملکت یک بوسه، و بالای سرش یک یادداشت میگذارم و می روم؛ "آنچنان زیبا خوابیده ای که دلم نیامد بیدارت کنم..."🍂دوستان گلی که مبتلا به بیماری سرطان هستن در مورد مراقبت های بعد از شیمی درمانی نیاز به کمک دارن می تونن از من بپرسن تا جایی که بتونم با تجربه های شخصی خودم پاسخ می دم...من و دیگه تو تاپیک های دورهمی تگ نکنید با تچکر...
تو تاپیک های قبلیت هم که گفتی بچت 5 ماهست فرزندم...
نگو که بچه ی جنه
یک روز بر گونه ی این مملکت یک بوسه، و بالای سرش یک یادداشت میگذارم و می روم؛ "آنچنان زیبا خوابیده ای که دلم نیامد بیدارت کنم..."🍂دوستان گلی که مبتلا به بیماری سرطان هستن در مورد مراقبت های بعد از شیمی درمانی نیاز به کمک دارن می تونن از من بپرسن تا جایی که بتونم با تجربه های شخصی خودم پاسخ می دم...من و دیگه تو تاپیک های دورهمی تگ نکنید با تچکر...
یک روز بر گونه ی این مملکت یک بوسه، و بالای سرش یک یادداشت میگذارم و می روم؛ "آنچنان زیبا خوابیده ای که دلم نیامد بیدارت کنم..."🍂دوستان گلی که مبتلا به بیماری سرطان هستن در مورد مراقبت های بعد از شیمی درمانی نیاز به کمک دارن می تونن از من بپرسن تا جایی که بتونم با تجربه های شخصی خودم پاسخ می دم...من و دیگه تو تاپیک های دورهمی تگ نکنید با تچکر...