2733
2734
عنوان

بیاین خاطره های بدتونو از تقلب تو مدرسه بگین😆

| مشاهده متن کامل بحث + 2675 بازدید | 97 پست
زیر کفشم می نوشتم نشون میدادم ب اینو اون

معلم ادبیاتمون فوق العاده عاشقم بود من این درسم عالی بود هیچ وقت نیاز به تقلب نداشتم 

یبار یه سوال داده بود نسبتا سخت بود هرچی فکر میکردم به ذهنم نمی رسید یه ان به ذهنم رسید نوشتم تو فکر این بودم دوستمم ک کنارم بود نوشته یا نه داشتم نکاه برگش میکردم ک معلم ادبیات داد زد از بعضیا توقع نداشتم من سکته کردم به خدا اسممو هم نیاوردا فک نکنم کسی فهمید ولی خودم خجالت کشیدم همون لحظه بدون اینکه دیگه چیزی اضافه کنم پاشدم برگمو دادم خودم یعنی اون روز من آب شدم مردم

البته دوباره بعدش معلممون باهام خوب شد دوباره ها😁😁😁😁

ی بار امتحان زیست داشتیم بغل دستیم ورقمو از زیر دسام کشید برد با خودش از روش نوشت ..من بدون ورقه مون ...

منم اینکارو با دوستم کرده بودم😂بیچاره هی میگف بده بده بده😂😂😂منم داشتم مینوشتم

دوستان برام صلوات بفرستین💓چن تا مشکل دارم🌸لایک کنید منم براتون بفرستم🥰


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هیچوقت از کسی تقلب نگرفتم همیشه ب همه رسوندم

همچنین همیشه هم سر اینکه رسوندم دعوام کردن امتحان تاریخ دوستم مشکل تنفسی داشت روز قبلش همش بیمارستان بود دلم براش سوخت کلبرگمو نوشتم دادم اون خودم برگه اونو گرفتم عجله ای نوشتم دادم ولی چون واقعا نیاز داشت خدا کمکم کرد هم من هم دوستم 20شدیم

اینقد دوسش دارم که بعضی وقتا یادم میره تون دوسم نداره      
2728
یه دبیر فیزیک داشتیم خدا خیرش بده پایه بود ناجور.همه تقلب میکردن سرامتحانش.یه دفه یکی از بچه چن صفحه ...

واااااااا برد داد بهش؟؟؟😐😐😐😐😐😂😂😂😂😂😂😂

دوستان برام صلوات بفرستین💓چن تا مشکل دارم🌸لایک کنید منم براتون بفرستم🥰
ی بار ب کل کلاس پیشنهاد دادم بیاین تقلبامونو بنویسم اول کتاب دگ، موقع امتان بزاریم زیر ورقع ازش بنوی ...

ینی کتک حسابی حقت بودها.خائن 

من هر شب به امید یه معجزه بزرگ میخوابم...به امید اینکه وقتی چشمامو باز میکنم تو کنارم نشسته باشی...با دستای کوچولوت بزنی رو صورتم و منو صدا کنی....روی پاهای کوچولوت وایسی و بپری بغلم🥲🥲🥲من تمام نی نی سایتی ها رو انسان های محترمی میدونم......به عقاید و نظرات همشون احترام میذارم ولی این رو دلیلی نمیبینم که نظر خودم رو نگم همه ما انسانیم،موجود اجتماعی هستیم پس لازمه عقایدمونو باهم به اشتراک بذاریم.تبادل نظر کنیم.....گاهی لازمه تغییر بدیم نظراتمونو.....پس دوست عزیزم اگه با نظرم مخالفی میتونی ریپ بزنی و نظرتو بگی من این توانایی رو دارم  که با هم تبادل نظر کنیم
2738
واااااااا برد داد بهش؟؟؟😐😐😐😐😐😂😂😂😂😂😂😂

اره والا.همه فک میکردیم ایندفه جرمون میده ولی بنده خدا امیدی بهمون نداش  بیخیال شده بود

من هر شب به امید یه معجزه بزرگ میخوابم...به امید اینکه وقتی چشمامو باز میکنم تو کنارم نشسته باشی...با دستای کوچولوت بزنی رو صورتم و منو صدا کنی....روی پاهای کوچولوت وایسی و بپری بغلم🥲🥲🥲من تمام نی نی سایتی ها رو انسان های محترمی میدونم......به عقاید و نظرات همشون احترام میذارم ولی این رو دلیلی نمیبینم که نظر خودم رو نگم همه ما انسانیم،موجود اجتماعی هستیم پس لازمه عقایدمونو باهم به اشتراک بذاریم.تبادل نظر کنیم.....گاهی لازمه تغییر بدیم نظراتمونو.....پس دوست عزیزم اگه با نظرم مخالفی میتونی ریپ بزنی و نظرتو بگی من این توانایی رو دارم  که با هم تبادل نظر کنیم

ما امتحان ترم اول اقتصاد داشتیم، فک کنم دوم دبیرستان بودیم یکی از دخترای درس نخون کلاس هی سوال میپرسید منم تقلب میرسوندم نگو دبیرمونم اومده تو سالن سال آخر کارش بود داشت بازنشست میشد و متوجه شده بود اومد هیچی نگفت فقط برگه های جفتمونو امضا کرد رفت! منم گریه زاری😅 بعد امتحانم به ناظم گفتم اونم دلداریم داد بعدش سر کلاس دبیره برگشت گفت من خودم فهمیدم کی نخونده بوده و اینا نمره هامونم داد😂

یه بارم اول دبیرستان امتحان کلاسی زیست داشتیم یه سری چیزا بود که تعریفاشون خیلی شبیه هم بود و پنج شیش مورد بود بعدش من رو تخته سیاه نوشتم و پاک کردم ولی خب معلوم بود دیگه😜 دبیر اومد تو کلاس بچه ها یکم سوال پرسیدن و یه گوشه ی کوچیک تخته توضیح میداد و قسمت تقلب من چیزی ننوشت اونا رو همه رو تو امتحان آورده بود کل کلاس فیض بردیم و نوشتیم بعد امتحان گفت کار کی بوده اولش کسی چیزی نگفت بعد گفتش از همتون نمره کم میکنم آدم فروشا فروختنم😂 بهم چیزی نگفت البته، نمره مم داد! کلا فک کنم قیافم طوری بود دلشون نمیومد دعوام کنن😂 چون بارها کارایی کردم تو کلاس که دیگران انجام دادن انداختنشون بیرون ولی به من خندیدن😑😅

شغلم اسم کاربریم نیست🥴🙃❤️

سال اول دبیرستان

غریب بودم کلا تو کلاس ۳۵ نفره

بغل دستیم که درسشم خیلی خوب بود

برگه ی تقلب زیره دستش بود

معلم بهش شک کرد اومد سمتمون

من انقد ترسیدم رنگم پریده بود

انقد ضایع بازی در آوردم

دبیر اول منو یکساعت گشت😐😂

تقلبم نداشتما


یکی دوماه بعد انقد پررو شدم

جزوه تو کیفتم ورق میزدم و صداشم قشنگ میپیچید و بچه هرهر میخندیدن

تیکر یک سالگی پسری😍خدایا شکرت🧿گل پسرم 1400/11/29 بدنیا اومد💕من اگه برای مامان و بابام دختر خوبی نبودم اگه برای برادرام خواهر خوبی نبودم اگه برای همسرم زنِ خوبی نبودم ؛؛؛  میخوام برای تو عشقِ مامان،همه کسِ مامان، نفسِ مامان،گل پسرِ مامان مادر خوبی باشم /هاکانم😍 / خدایا خودت کمکم کن این آخرین شانس منه/میشه لطفا دعا کنین نی نی مون رو صحیح و سالم بغلم بگیریم❤😘

ی شاگرد بود توی درسش ضعیفو تو شهرمون مهمون بود توی خونه باهاش درسارو تمرین میکردم فک کنم دوم راهنمایی بودیم 

امتحان زبان انگلیسی داشتیم خودم سوالارو جواب داده بودم خواستم کمکش کنم 😓 دبیرمون رفته بود یه تو رفتگی توی سالن بود اونجا نگا کرده بود دیده بود😬😬

اومد بهم گفت برو ی خودکار قرمز بیار گفتم برای چی گفت بالای صفحت علامت بزنم گفتم وا برا چی مگه چکار کردم اصلا نمی خوام و با ناراحتی برگه رو تحویل دادم و خیالم راحت بود همه رو جواب دادم 

تا خود خونه دوستم دنبالم بود از دلم دراره منم تند تند را میرفتم ک مقصر تویی ....آخرشم برگمو تصحیح کرده بود هرچند کارمون درست نبود.😐

یه دبیر داشتیم خودش عمدا سوالای سخت میاورد برای امتحانای کلاسی میگفت کتاباتونو باز کنید از رو جواب بدید دریغ از یک جواب تو کتاب نبود 😒😑😕

یکی تو سایت گفته بود سر جلسه رمزی حرف میزدیم بلند سوالو از معلممون میپرسیدیم وقتی تستی بود و کد رمز داشتیم اینجوری جوابارو میگفتیم بهم 😕

واقعا ی نوع فریب خود تقلب

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687