من چند سال پیش کلاس هفتم بودم تو مدرسه امتحان ادبیاط داشتیم
من اهمقم هی از رو بقل دستیم نگاه میکردم معلمم یه بار تذکر داد ولی من نفهمیده بودم
بعد بار آخر که دید اومد برگمو از زیر دستم کشید و گفت پاشو از کلاس برو بیرون
دیگه نمیدونستم چجوری باید تو چشمای بقیه نگاه کنم😢
حالا درسته کار من خیلی اشتباه بوده
ولی بد جور آبروم رفت😖
شماهاهم تعریف کنید😂
ادبیاط؟😐
معلومه واقعا نیاز ب تقلب داشتی
کلاس چندمی که املات افتضاست😕
من خاطره بد ندارم اما دوستم داره
اسی همین ادبیات تقلب کردی که الان املات این جوریه😐
قشنگ از همین تاپیکت معلومه مشکل داشتی تو ادبیات
حساب کردم 10/25 میگیری از 20 تو همین 5 خطت
زیر کفشم می نوشتم نشون میدادم ب اینو اون
اهمق؟
احمق درسته
خیلی غلط املایی داشتی🙂🙂🙂
یه دبیر فیزیک داشتیم خدا خیرش بده پایه بود ناجور.همه تقلب میکردن سرامتحانش.یه دفه یکی از بچه چن صفحه تقلب نوشته بود بعد دس به دس بینبچه میچرخید
یه فه برگه دس یمی از بچه ها بودکه زیر پنکه نشسته بود باد پنکه خورد بهشون همشون دور کلاس پخش و پلا شد!!!!
چنتاشم رفت زیر میز دبیرمون
خودش برگه ها برداش داد به طرف
همه تو افق بودیم
بردنم دفتر ولی خوب من تقلب نکرده بودم یه دوست داشتم اون ازم میخواس منم محلش ندادم بعد من که میدونستم کارنامم سفیده گفتم برین دوربینارو نگا کنین این مدیره عجب با من لج بود رفتن دیدن دیدن اره من هیشکار نکردم ضایه شدن مدیره دفتر نگهم داشت چرا ناخونات بلنده😐مانتوتم کوتاس معلم مرد دارین شلوارتم تنگه😞 یکی میشینید فکر میکرد چیی پوشیدم ولی قشنگ سه سایز لباسا مدرسم گشاد و بلند بود فقط دنبال بهونه اخرم گفت تو چرا موهات اینقد بلنده از زیر مقنعه ات میاد بیرون گفتم خانم من همیشه تو مانتومه گفت شابد یبار یادت رفت باید کوتاه کنی😐دیگه اخر ناظم دید مدیر داره چرت میگه گفت خانم شمابرو کلاست من میرم دوستتو که تقلب میخواسته میارم😁😁
