خیلی عذاب وجدان دارم
مامانم خیلی دلش میخواد یک دانشگاه خیلی خوب قبول شممعدلم همیشه خوب باشه و...اما من خودم درس رو دست ندارم و به زور دارم میخونم
مامانم میگه من همه کار میکنم شما ها درس بخونید
یکی که قبول میشه مامانم خیلی خوشحال میشه میگه ای کاش دختر های منم جای خوبی قبول بشم دانشگاه
بعد پارسال یکی از پسرای فامیلمون رتبه دو رقمی آورد بابابزرگم گفت حالا ببینم نوههای من چکار میکنن
خب من اگه قبول نشن که بدبخت میشم چکار کنم