تاپیک قبلی هام هستش نامزدم مدام ازم گله میکرد ک یه دونه عروسی مامان و بابام توقع دارن زنگ بزنی بهشون فلان کار رو بکنی نمیدونم فلان جا بیای منم برگشتم گفتم والا منم یه دونه عروسم توقع داشتم برام شده یه روسری بخرن بدن تولدم بیاری یا اولین عیدی بود ک پارسال عروس داشتن توقع داشتم برام عیدی بیارن ولی هیچ مراسمی برام هیچی نخریدن و من تا حالا هیچی بهت نگفتم ولی ازشون ناراحت میشدم منم ب عنوان تازه عروس دلم خیلی چیزا میخاست ک انجام ندادن
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.
صدتا عید میگذشت من شیرینی میگرفتم میرفتم خونشون.تازه دو قورت و نیمشونم باقی بود.انقد پررو بودن.وقتی هم که بالاخره به روشون آوردم گفتن تو چرا برای پسرمون عیدی نیاوردی.
صدتا عید میگذشت من شیرینی میگرفتم میرفتم خونشون.تازه دو قورت و نیمشونم باقی بود.انقد پررو بودن.وقتی ...
بخدا منم روز مادر و پدر و عید ها همیشه با شیرینی رفتم ب دیدنشون تهش هم شده عروس بده داستان ک چرا بهشون زنگنمیزنم و اصلااا باورم نمیشه ک خودشونو نمیبینن اینکه یه تازه عروس رو براش کوفت هم نخریدن دیگه امشب گفتم همهچیو بگم راحت شدم