سلام بچه ها قبلا گفتم ینفرو دوست دارم دایش امده خاستگاریم تو تاپیک قبلیام هست
من به داییش جواب منفی دادم و فعلا اون قضیه بسته شودولی..
بچه ها کسی که دوسش دارم سنش کمه خب بعد ی برادر بزرگ داره ی برادر تقریبا۸_۹ساله
امروز مهمون داشتیم من نرفتم از اتاق بیرون ولی امشب متوجه شدم برای برادر بزرگه عشقم اومدن برام خاستگاری
اولش شکه شدم بعدش اومدم تو اتاق کلیی خندیدم گریم اصلا نمیاد یکم حالت تهوع دارم و بازوی چپم بشدت تیر میکشه
واقعا نیاز دارم خواهرانه کمکم کنین
شرایطش فوقالعاده خوبه خونه و شغل خوبم داره اخلاقش حرف ندازه اینقدر خوش برخورده اینقدر اقاست ولی میترسم وحشت کردم فک نکنم بتونم کنار بیام از اونطرف دیگه فک کنم عشقم خاستگاریم نیاد
خواهرانه خواهراانه کمکم کنین دلداریم بدین
تروخدا برام دعا کنین تروخدا صلوات بفرستین اصلا خوب نیستم