دارم دق میکنم الان شش ماهه جدا شدم ی بار ۱۶ تا ترامادول خورد خودکشی کرد الانم میگفتم تزریق میکنم ای خدا چه خاکی به سرم بریزم این وقت شب،به نظرتون چیکار کنم
به نظرتون اگر میخواست خودکشی کنه بلاکم میکرد یا گوشیشو خاموش میکرد
همچین الان خوابه ...خروووووپووووف
دختر چقدر تو ساده ای اخه
حالا مونده مرد جماعت رو بشناسی
قشنگ دست گذاشته روی نقطه ضعفت
که تو رو نگران کنه و تو رو بکشونه سمت خودش
تخت بگیر بخواب ..هیچیش نی
چند روز دیگه سرو کله ش پیدا میشه
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.