من توی چندسالی که پی به اعتیاد همسرم بردم خیلی عذاب کشیدم بارها فکر اینکه چطوری خودمو بکشم رو میکردم ولی از عذاب خدا میترسیدم
از اون طرف شوهرم خیلی خوب بود همه دوستش داشتن ولی بعد اعتیادش یواش یواش همه چیز برعکس شد جلوی همه منو ضایع میکرد
ولی ته دلم دوستش داشتم یادخوبی هاش میفتادم میدیم ترک کردنش برام سخته ولی دیگه تحملم داشت تموم میشد که با کنگره آشنا شدم
خداروشکر میکنم که به واسطه ی اعتیاد همسرم با کنگره آشنا شدم
الان زندگیم سختی های خودش رو داره ولی من دیگه به خودکشی فکر نمیکنم دارم شاد میکنم
عزیزم نمیدونم برای برگشتت شرط بزار بره کنگره بعد اگه خواستی برگرد به زندگیت
البته نظر منه امیدوارم هرچی خیره خدا جلوی پاهات بزاره