من قطع ارتباط نمیتونم هم دوس ندارم هم اینکه فایده ای نداره چون اونا همسرمو تحت تاثیر قرار میدن!اه و نفرین و عاق پدرو مادر رو واسطه میکنن درصورتیکه خدارو نمیشناسن!ولی بنظرم ناراحتی رو ازبین ببر در وجود خودت بخاطر خودت فقط!بقول همسرم اونا راحت دارن زندگی میکنن ولی من دارم غصه میخورم!
منم که به خدا سپردم.از خدا که بالاتر نیس.خدام که حقه!پس بیخیال.تا کجا میخوان برن!
با پدر مادرش و خواهراش که کات نیستم. با جاریم کاتم اونم خودش باعث شد و البته ممنونم ازش. چون همه زندگیش مسابقه با منه. اگه ارتباط داشتیم بیشتر از اینا رو مخم بود. الانم بخاطر کاتمون داره میسوزه. فک میکرد من مجبور میشم برم سمتش
اره خب چون ادم که تنها نیس.اینجا بیشتر خانواده ها تو تصمیم فردی دخیلن!خیلی کم به ارامش طرف فک میکنن.همه دنبال اینن که اگه کسی بفهمه ابروشون میره که اینا مشکل دارن!پیش خانوادهدهمسرم که اینه.همه هم باهم مشکل دارن و پشت هم حرف میزنن!یعنی ندیدم تو عمرم خاندانی باشه دورو و متظاهر دربرابر هم!
خانواده شوهر منم تقریبا همینطورن. مخصوصا با جاریم که مث خودشون ظاهرسازه. الکی ادا درمیارن اما روابطشونم بده. من چون ادا درنمیارم بیشترم اذیتم میکنن. بیخیال اصلا دوس ندارم بهشون فک کنم. فقط تنها چیزی که الان باعث ناراحتیمه اینه که چرا نمیتونم مغزمو کنترل کنم تصمیم بگیرم بعضی چیزا رو برا همیشه بریزم دور و اصلا تحت هیچ شرایط و موقعیتی درگیرشدن نشم. کلا پرونده شونو ببندم برن
اصلااااا اهل مقایسه نیستم چون همیشه هستن کسایی که ازت بالاتر باشن اینجوری آدم فقط خودخوری میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
