خواهر شوهر من کلا مرض داره. خیلی دعوا کرده با من تا الان هر سری هم من به خاطر همسرم پا پیش گذاشتم آشتی کردم. از روز اول که منو نمیشناخت شوهرمو علیه من پر میکرد شوهر منم طرف منه. طولش نمیدم، سری پیش کلی فحش داد حامله بود مادر شوهرم ی کلمه نه من نه همسرم نکفت حامله اس وقتی زایمان کرد گفت. منم ناراحت شدم اما کادوی خیلی خوب گرفتم زفتم پیشش. این سری هم خود به خود دعوا کرد با من. الان دو روز پیش مادرشوهرشفوت کرد. منم زنگ زدم به همسرش تسلیت گفتم همسرمم گفت به خواهرمم کاش زنگ میزدی منم گفتم باشه دو بار زنگ زدم رد تماس کرد اس هم دادم. فهمیدم کذاشته بلاک لیست. با ی شماره دیگه اس دادم جواب نداد. از اونورم مادرشوهرم به شوهرم اس داد که خواهرته زنگ بزنبهشاینم نوشت خانمم زنگ زد عین آدم جواب میداد من زنگ نمیزنم. بعدش من به مادر شوهرم اس دادم که به دخترت بگو زشته این کارا بچه نیس که اونم طرف دخترشوگرفت. منم انگار کوچیکشدم. بهش گفتم پسرت راس میگه اون اگه آدم بود دید زنگ زدم جواب میداد عین احمقا برداشتم با شماره دیگه اسدادم. اشتباه کردم که با شما هم حرف زدم. اونم جواب نداد. به نظرتون با این حرف سوخته یا نه؟؟ اعصابم داغونه چرا انقد به کسی که بی لیاقته محبت میکنم. ی چیزی بگین بکنم بسوزن خودمو لعنت میفرستم چرا زنگ زدم بهش بعدشم چرا با مادر شوهرم حرف زدم خودمو کوچیک کردم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘