من فقط یه بارشماره گرفتم که همسرم میگه بخاطراینکه خیلی زشتوک بودی هیچکی بهت شماره نمیداده😂😂😀 ولی من یه ادم اخموبداخلاق بودم که هرکی نگاش بهم میخورد همچین بهش اخم میکردم که میشاشیدبه خودش
اون یه بارم عروسی همسایه مون بود خواهرمم خونمون بودبعدمن تنهارفتم عروسی مامانم نیومد بعداومدم خونه بعدمن زودی درمونو زدن مامانم دروبازکرددوتاپسربه مامانم گفتن اجازه س ازحیاطتون اب بخوریم مامان منم ساااده گفت نه وایسیدبرم ازتوخونه براتون بیارم😬 خلاصه تامامانم ر
اومدتواب ببره شماره روانداخته بودن توراه رو بعدخواهرم پرده روزده بودکنارنگاشون رده بود یواشکی وناهم خواهرمودیدن فک کردن منم😂 بعدمامانم پیداش کرد کلی دعوام کرد که چرارفتی عروسی به خودت رسیدی هزاربارگفتم نکن😂 بعدیه مدت دیدزنگ نمیزنم گفته بود به همسایه مون که براش ازتوکوچشون یه دخترخوب انتخاب کنن که اوناهم یکی دیگه ازدوستاموبراش درنظرگرفتن که اونم تادید خونه مانیست نرفت توخونه دوستم بعدم دوستم فهمیداشتباهی رفتن خونشون کلی باهم خندیدیم 😂😂