2733
2734

۲۹

۱۹ ازدواج کردم

از ۱۳ سالگی خواستگار داشتم ولی نشمردم زیاد بودن😅

بگو که از غم عشقت چگونه جان برهانم؟💔چگونه اینهمه غم رابه هرطرف بکشانم؟ 😔نه پای رفتن ازینجا نه طاقتی که بمانم 😭چگونه دست دلم را به دست تو برسانم....💔💔💔

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

۱۸سالمه مجردم😐بعدشم خاستگار تا حدودی داشتم از نظر خودم ک زیاد بوده

تیکر بچه نیس مال تبلدمه🤪آی ام مجرد😁💙برا خوشبختیم یه صلوات میفرستی لدفا😍مرسی ک فرستادی ان شاءلله به هرچی میخوای برسی❤الگوی زندگیم 💛باب اسفنجی💛خل نیستما بمب انرژیم🤗همه چیو دوسدارم به همه عشق میورزم😍راستی حیوون مورد علاقم 🐢😂عجیبه ولی خب بقیه حیوونا میمیرن و آدم وتنها میزارن ولی 🐢تا اخرش باهاته حتی شاید بعد مرگتم باشه دوسش دارم واقعا😘🤔یکم پر حرفم و شوخ ولی بی تربیت نیستم😱دوستم بدارین😐دوستتون میدارم بای😂✋میگما یادم رف من دوسپسر دارم الهی فداش بشم دعا کنید بهش برسم🙈
2738

هفده سالم بود با اولین خواستگاری که مامانم راهش داد ازدواج کردم 😄 الان 21 سالمه بقیه خواستگار هام بعد ازدواج بود 😂😂😂

بگذار مسخره کنند چادرت را .سیاه بودنش را. چهره بدون آرایشت را.می ارزد به یک لبخند مهدی فاطمه(عج)🥲

۱۹

خاستگار نداشتم 

مزدوجم نیستم 

حالا حالا ها هم قصدشو ندارم😌

مدتهاست تصمیم گرفتم،،،هروقت از کسی رنجیدم یا دلم رو شکست،،، به یاد روزی باشم که ممکنه هرگز در زندگیم نباشه،،، اون روز رو مرور میکنم،،، انقدر، که نبودنش رو باور میکنم،،،بعد تو ذهنم براش غمگین میشم،،، و شاید یک عزاداری ذهنی،،، و بعد ارزو میکنم کاش بود و ازش میگذشتم،،،بعد به خودم میگم حالا اون هست پس ببخش و فراموش کن،،، از بخششم شاد میشم و از بودن اون شادتر،،، به همین راحتی،،، این فرمول جدید ارامش من است🌸🌈

۲۲ سالمه

۱۹ عقد 

۲۰ عروسی

شوهرمو خواستم و بین سه تا خواستگار همزمان انتخابش کردم😍❤

الانم باردارم🤰🥰

با توکل به خدا میرسم به خواسته هام😍❤ fati_n77 سابقم، اون کاربریمو گفتم نی نی یار به فنا بده😁🤪 و بالاخره به لطف خدا مامان یه پسر کوچولوی خوشگل شدم💙🤤👩‍🍼

۳۳

۲۸

نشمردم ولی بعد از ازدواج هم ادامه داشتن😅

ای آن که دیگر ندارمت بدان که همچنان از اعماق وجود دوستت دارم ؛ بدان هرگز توان تکرار خاطرات مشترکمان با شخص دیگری را ندارم؛ من بعد از تو هیچ وقت نخواستم گذرم به کافه‌های فردوسی بخوره؛ بعد از تو همیشه با بغض از میدان کاج رد شدم؛ وقتی بعد از  تو رفتم شمال برای اولین‌بار دیگه از نگاه کردن به دریا لذت نبردم؛ دیگه توی تراسی که با هم هزارتا عکس داشتیم پام رو نذاشتم و حس می‌کردم اون خونه‌ای که با ذوق چیده بودیم برام قفسه ولی هنوز همه چیز سرجاشه چون بعد از تو هیچکس سلیقه‌اش مثل تو نشد .دلم خیلی برات تنگ شده برای دیدن صورت قشنگت که نمیدونم خاک سرد و بی‌رحم باهاش چکار کرده؟دلم خیلی برای لمس دست‌های گرمی که زیر خاک سرده تنگ شده.روزهای آخر بابت خیلی چیزها دلگیر بودم و نشد بیام پیشت و برای آخرین بار باهات وداع کنم چون باور نداشتم تو میری و فکر می‌کردم مثل همیشه میای و همه چیز رو از دلم در میاری...چون نشد خداحافظی کنیم داغ دلم هرروز تازه‌تر از قبل میشه حتی تو روز خاکسپاری نشد جمعیت رو کنار بزنم و بیام از ته دل گریه کنم و جیغ بزنم تا کمی سبک بشم و بغصم توی گلوم خفه شد آخه خیلی سخته که حتی نتونی اونقدری که دلت میخواد برای عزیز از دست رفته‌ات گریه کنی تا خالی بشی‌.کاش حداقل به خوابم بیای عزیزان لطفاً ازم نپرسید امضا در مورد چه‌کسی هست. ممنونم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز